نظارت همراه رمان باززایش | ناظر دیدگــــــــانـــــــــ

خب منظورم یه صداییه که پر از بزاق، خون و خفگیه
اینم مثل پوسیدگی گرم یه توصیف بهتر بنویس
دیگه اینجا یه جای دیگه هست، سوم شخص نوشتم برای همین
از صحنه ریگان رفتیم جای دیگه مثلا
زمانی که زاویه دید تغییر میکنه باید قبلش بگی از زبان دانای کل یا سوم شخص اینطوری
 
اینم مثل پوسیدگی گرم یه توصیف بهتر بنویس
باشه پس ویرایشش میکنم
زمانی که زاویه دید تغییر میکنه باید قبلش بگی از زبان دانای کل یا سوم شخص اینطوری
متوجه نشدم.. یعنی چطوری؟

در حالی که جیپ با سرعت وارد جاده شد و دنیای من تاریک شد.
***
مثلا بنویسم؟ سوم شخص
هوای سرد و سمی مثل مه غلیظی بین لوله‌های زرد و قرمز می‌پیچید.
 
باشه پس ویرایشش میکنم

متوجه نشدم.. یعنی چطوری؟

در حالی که جیپ با سرعت وارد جاده شد و دنیای من تاریک شد.
***
مثلا بنویسم؟ سوم شخص
هوای سرد و سمی مثل مه غلیظی بین لوله‌های زرد و قرمز می‌پیچید.
اره اما سوم شخص رو داخل«»قرار بده تا از متن جدا بشه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: (SINA)
  • rose
واکنش‌ها[ی پسندها]: (SINA)
عقب
بالا پایین