مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

RMwN · 1/18/24

ناصرالدین سلطان گفت:
نازنینا تو چرا بی خبر از ما شده ای؟
دیدمت وه چه تماشایی و زیبا شده ای

یک لحظه نگاهم به تو افتاد و از آن روز
از عشق گریزانم و با عشق موافق...

mahya.zed · 1/18/24

Riot گفت:
یک لحظه نگاهم به تو افتاد و از آن روز
از عشق گریزانم و با عشق موافق...

قعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده ان است که نامش به نکویی نبرند

RMwN · 1/18/24

ناصرالدین سلطان گفت:
قعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده ان است که نامش به نکویی نبرند

دل سرگشته ی ما غیر تو را ذاکر نیست

mahya.zed · 1/18/24

Riot گفت:
دل سرگشته ی ما غیر تو را ذاکر نیست

تا توانی دلی به دست اور
دل شکستن هنر نمیباشد

RMwN · 1/18/24

ناصرالدین سلطان گفت:
تا توانی دلی به دست اور
دل شکستن هنر نمیباشد

در میان من و تو فاصله هاست

می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری ؟

Kallinu · 1/18/24

Riot گفت:
در میان من و تو فاصله هاست

می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری ؟

یاد رخسار تو را در دل نهات داریم ما
در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما

RMwN · 1/18/24

Sarah Bhr گفت:
یاد رخسار تو را در دل نهات داریم ما
در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم

خاطراتت را بیاور
تا بگویم کیستم

mahya.zed · 1/18/24

Riot گفت:
در میان من و تو فاصله هاست

می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری ؟

یک قطره آبم که در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

mahya.zed · 1/18/24

Riot گفت:
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم

خاطراتت را بیاور
تا بگویم کیستم

ما چنان آیینه‌ها بودیم، رو در رو ولی
امشب این آیینه از آن آینه غمگین‌تر است

RMwN · 1/18/24

ناصرالدین سلطان گفت:
ما چنان آیینه‌ها بودیم، رو در رو ولی
امشب این آیینه از آن آینه غمگین‌تر است

تو را با دیگری می بینم
و با گریه می پرسم

از این دیگر نوازی ها
خدایا چیست مقصودش