می‌برد غم ره به سر‌وقتِ دلِ ما بی‌دلیل
ابرِ نیسان می‌شناسد خانه‌خواهِ خویش را
 
این که پرواز گرفته است همای شوقم
به هواداری سرويست خرامان که مپرس...!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
سایه ام چون سرو بر دوش گلستان بار نیست
در جهان آب و گل، آزاده ای چون من کجاست
 
ترکیب گز و مسقطی و شیره و سوهان
ل*ب های تو سوغاتی استان جدیدیست
تا چند ز اشک بر رخم رنگ آید
مینای حیات به که بر سنگ آید

با خلق زمانه، زندگانی امروز
در زیر یک آسمان مرا ننگ آید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
دارد نظر به خانه خرابان همیشه عشق
ویرانه فیض می برد از ماه بیشتر
 
عقب
بالا پایین