به کافه نویسندگان خوش آمدید

با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید

دیگران با همه کس دست در آغو*ش کنند
ما که بر سفره خاصیم به یغما نرویم
 
مرغِ شب با سایه‌ی مهتاب اگر سرخوش بُوَد
من خوشم با سایه‌ی زلفِ خیال‌انگیزِ او...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
وه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
 
نگرفته مِی سرم را و دلم در این امید است
که اگر پیاله‌ای هست یکی دگر بگیرم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
مکن رغبت به هر سویی به یاران پراکنده
که من مهر دگر یاران ز هر سویی پراکندم
 
ماهرویانِ جهان شیوه‌ ی محبوبی را
همه دانند ولی دلبرِ ما از همه بِه
 
هر که اول بنگرد پایان کار

اندرآخر او نگردد شرمسار​
 
روز شادی همه کس یاد کند از یاران
یاری آنست که ما را شب غم یاد کنید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم
وز ذوق تو مدهوشم در وصف تو حیرانم
 
مرد اگر عاشق شود، شب زنده دارى می کند‎
زن ولى در عاشقى ها، بی قرارى می کند
 
بالا