مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

!!AMINKHAN!! · 7/24/25

عشق است اینکه یک نفر آغاز می‌‌کند
هر روز صبح را به هواى «سلام» تو...

Farzane · 7/24/25

وه! که بازم فلک انداخت به غوغای دگر
من به جای دگر افتادم و دل جای دگر

یک دو روز دگر، از لطف به بالین من آی
که من امروز دگر دارم و فردای دگر

!!AMINKHAN!! · 7/24/25

راهی‌ست راهِ عشق که هیچش کناره نیست
آن‌جا جز آن‌که جان بسپارند، چاره نیست

اراد · 7/24/25

تو کیش و من ماتَت شدم؛ ای ماه ؛نا پیدای من؛
من مسته ؛زیبا قامتَت؛ ای بهترین ؛شیدای من؛

!!AMINKHAN!! · 7/25/25

نه به چاهی ، نه به دام هوسی افتاده
دلم انگار فقط یاد کسی افتاده

Farzane · 7/25/25

هر شب بسر کوی تو از پای در افتم
وز شوق تو آهی زنم و بی خبر افتم

گر بار غم اینست، که من میکشم از تو
بالله! که اگر کوه شوم از کمر افتم

!!AMINKHAN!! · 7/25/25

مرا از حبس آغوشت چه اصراری به آزادی؟
برای ماهیان تُنگ، آزادی گرفتاریست…

اراد · 7/25/25

تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد

گر چشمه زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد

Kaya · 7/25/25

اراد گفت:
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد

گر چشمه زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و ش. راب ناب کجا

اراد · 7/25/25

Kaya گفت:
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و ش. راب ناب کجا

‌
آشفتگانِ عشقت گیرم که جمع گردند
جمع از کجا توان کرد دلهای پاره پاره؟