یا درد و غمی که داده ای، بازش گیر،در دیدهی من
جمله خیالاند و تو نقشی
بر خاطر من جمله
فراموش و تو یادی
یا جان و دلی که برده ای، بازم ده ...
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یا درد و غمی که داده ای، بازش گیر،در دیدهی من
جمله خیالاند و تو نقشی
بر خاطر من جمله
فراموش و تو یادی
همه شب سجده برآرمیا درد و غمی که داده ای، بازش گیر،
یا جان و دلی که برده ای، بازم ده ...
یاد رخسار تو را در دل نهان داریم ماهمه شب سجده برآرم
که بیایی تو به خوابم
و در آن خواب بمیرم
که تو آیی و بمانی..
اندر دل مــا تـویـی نگارایاد رخسار تو را در دل نهان داریم ما
در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما
ای بغض فروخفته مرا مرد نگه داراندر دل مــا تـویـی نگارا
غیر تو کلوخ و سنگ خارا
هر عاشق شاهدی گزیدست
مــا جز تــو ندیدهایم یارا
من آن نیم که حلال از حرام نشناسمای بغض فروخفته مرا مرد نگه دار
تا دست خداحافظی اش را بفشارم
من رستم و سهراب تو این جنگ چه جنگی ستمن آن نیم که حلال از حرام نشناسم
** با تو حلالست و آب بی تو حرام
گر بمانی یا نمانیمن رستم و سهراب تو این جنگ چه جنگی ست
گر زخم زنم حسرت و گر زخم خورم ننگ
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادمگر بمانی یا نمانی
یادت در فکر ما رقصکنان جولان دهد
یار از برای نفس گرفتن طریق نیستدوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول ز تو پرسید که چنین خوب چرایی؟ : )