هر چه بود از دل به غیر نقش ابروی تو رفت
عاقبت زین مسجد ویران، همین محراب ماند
 
من از حکایت عشق تو بس کنم؟ هیهات
مگر اجل که ببندد زبان گفتارم ...!
 
یک سر موی تو می‌ارزد به زلف عالمی
مصرعی کوتاه گاهی بهتر است از صد سخن...
 
یک سر موی تو می‌ارزد به زلف عالمی
مصرعی کوتاه گاهی بهتر است از صد سخن...
نمیدانم چه گرمی کرده ای با دل ؛ نهان از من؟
که تا غافل شوم از وی ؛ دوان سوی تو می آید
 
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دمست
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست!
 
تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن
در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن
 
نبد جای گردش در آن رزمگاه
شده دست لشکر ز سرما تباه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: PerS!aN
عقب
بالا پایین