من پر از هیچم
پر از کفرم
پر از شرکم ولی
نقطه های روشن ایمان من
چشمان توست
تا خار غم عشقت اویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستان ها
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RMwN
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از تو آغاز شدم تا که به پایان برسم
رفتم از کوچه که شاید به خیابان برسم
خسته از بودن تو
خسته تر از رفتن تو
وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من
تا چه شود در عاقبت در طلب تو حال من
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نکند بی تو دلم عاشق یاری بشود
شک به دل راه بده
گرچه محال است
بیا

ای دل بگو به عقل که دشمن هم این چنین
در خون مرا به حال خودم وا نمی گذاشت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تیر و کمان گرفته ای
سوی شکار می روی
صید تو اند عالمی
بهر چه کار می روی ؟

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغو*ش بگیرم که بمیرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RMwN
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است
چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RMwN
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین