آخرین ویرایش توسط مدیر:
مردمان در من و حیرانی من ، حیرانند

من در آنکس که تو را بیند
و حیران نشود حیرانم
من همه در حکم توام تو همه در خون منی
گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یا رب
ما مشقِ غمِ عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همه‌ٔ ما
آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دوست دارم نزنی شانه و هی گیر کند
لای موهای پریشان تو انگشتانم ...
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین