گنهکارم ومی دانم ...ببخش این بار مریم را
چکیده شرم چشمانم ...ببین رخسار مریم را
نهال ِ سبز ِ احساسم .. پی ِگلخانه می گردد
برویان کنج آغوشت ....ببخش آزار مریم را
ببین حالاپشیمانم .... نشستم پای احساست
غرور لعنتی له شد ..شکستم خار مریم را
اگر در ساقه های من نفس خشکیده َست اما
الهی برسرم دردت شود.. آوار ؛ مریم را
به دوشت بارسنگینم..... تحمل می کنی یانه ؟؟؟
بگو بخشیدمت حالا ....بگیر افسار مریم را
گنهکارم و میدانم ...که بخشش لایق عشقست
کنارم باش و عاشق باش ودل بسپار مریم را