درخواست تگ فرعی برای رمان ساکت نمینشیند
وقت بخیردرخواست تگ فرعی برای رمان ساکت نمینشیند
وقت بخیرباسلام. درخواست تگ فرعی.
رمان دلیما
وقت بخیردرووود♡
درخواست تگ فرعی برای رمان اِل تایلر.
در یک لحظهی آنی، خرگوش قهوهای فامی که لابهلای علفها میخزد را بین انگشتان کشیده و سفیدم که اکنون پنجههای تیزم از آنها به بیرون جهیده اند، میگیرم و دندانهای نیشم را در گردن کوچک و پشمالویش فرو میکنم. با اولین قطره از خون خرگوشک، گلویم تازه میشود و با اشتیاق مابقیِ خونش را نیز میمکم و لحظهای بعد، جسم خالی از خونش را آنطرف پرت میکنم و با چشمهای متعجب و وحشتزدهی کول مواجه میشوم. پوزخندی به صورتش میپاشم و درحالیکه جلوتر از کول راه میافتم، قطره خونی که گوشه لبم جا خوش کرده است را با زبانم فرو میبرم و میپرسم:
- چیشده؟ چرا هاج و واج نگاهم میکنی؟
صدای فرو بردن آب دهانش...
درود.مشاهده فایلپیوست 295775
نام رمان: سراب مرگبارلینک نقد کاربران...
نام نویسنده: امیراحمد
ژانر: معمایی، فانتزی، جنایی
ناظر: @yasaman.Bahadory
خلاصه: باد بدن بیجانم را با ضربات و سیلیهای شلاقمانندش نوازش میدهد، مهی از مرگ و تاریکی ساختمانهای سوخته و خیابانهای محو شده را تسخیر کرده است، درها بیاراده تکان میخورند، چشمانی از حرص و طمع من را زیر نظر گرفتهاند، بیتوجه به آنها از کنار اجسادی بیجان بر روی زمین عبور میکنم و با تغییر دادن مسیرم به ناکجا آباد میروم. اما بعد از رهایی چگونه پرده از این راز خوفناک و عجیب بردارم؟
- امیر احمد
- پاسخها: 112
- تالار: رمانهای درحال تایپ
برای اثرم درخواست تگ دارم.
نام اثر: سراب مرگبار
نام نویسنده: امیراحمد