همگانی [ همین الان داری به چی فکر میکنی؟ ]

اپ تبدیل گفتار به متنم داره فینگیلیش تایپ میکنه :| -2-35-
یعنی چرا؟؟؟ :/
 
مامان بزرگ من اصرار داره بگه هیچکس به اندازه خودش و دختراش سختی نکشیدن
تو همه چیزها
مسابقه ست براش اصلا
امروز میگه بچه داری چطوره میگم خوبه. اما سخت
میگه اوووههه مگه ما ۶ تاشو بزرگ نکردیم
مگه عمه فلانیت ... مگه عمه ... مگه ...
باشه بابا باشه
شما بدبخت و بیچاره ی عالم
ولمون کنید دیگه.
+
خیلی سعی میکنم حالم خوب باشه ولی موفق نمیشم
بالاخره ی جایی گلومو میگیره
 
بعضی وقتا واقعاً دلم می‌شکنه.
چرا من نباید واسه آیندم ذوق کنم بخاطر اینکه یکی دیگه ناراحت میشه؟ خب به درک بشه
قرار نیست تا آخر عمر شبا بغلش کنیم بخوابیم جز اون چندتا پسر دیگه هم داره ای بابا دست از سر من بدبخت بردار... .
دختر خواهرشو خیلی دوست دارم، رفته بستنی خریده بچه.. آوردیم براش هی لباشو کج و کوله می‌کنه من دوست ندارم برای من نونی می‌خریدین، ای الهی مرگ بخوری!! میگه آره منم میخواستم نونی بخرم، غلط کردی شاید من دوست نداشته باشم (s549)_ از آینده می‌ترسم! از این وضعیت واقعا هراس دارم.
 
خوشگل جدید جزیره فساد biggrin_"
 
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها]: BISEl
فلوکستین آدم رو به مرحله دیگه ای از موجودیت میبره که در بیچارگی محض هم باشی،ریلکسی به قولی دل را به آشُفِ چه تیگی؟


•. واقعا و اصلا دوست ندارم و دلم نمیخواد تتلو بَلامَلا سرش بیاد
هیییی...
 
دلم برای وقتی که مدیر ادبیات بودم تنگ شده
 
فلوکستین آدم رو به مرحله دیگه ای از موجودیت میبره که در بیچارگی محض هم باشی،ریلکسی به قولی دل را به آشُفِ چه تیگی؟


•. واقعا و اصلا دوست ندارم و دلم نمیخواد تتلو بَلامَلا سرش بیاد
هیییی...
چرا منو نمیبره به ی مرحله ی دیگه پس c54c27_25ndke-hanghead
 
آدم متوجه نیست !
تا وقتی میشینه برای یکی تعریف می‌کنه.
اونجاست که می‌فهمه،چه فاجعه ای رو پشت سر گذاشته.
 
نخورین این قرصا رو -2-35- مریض میشین -2-31-
 
اینکه گرم و سرد شدن آدما باهات چقدر می‌تونه مزخرف باشه
که ذهنت درگیر کنه
کاش اینطوری نباشی
 
ببین من انقد بی چاره شدم که دخترم وقتی خوابش میاد و به دنبالش مظلوم میشه و ساکت، دلم میخواد بشینم زار بزنم
 
مرحله عجیبی از زندگیه هیچ جا خوش نمی گذره هیچ جا هم بد نمیگذره یه بی تفاوتی محض به همه چی.. انگار همه چیز وجود داره و هیچ چیزی وجود نداره...
 
ببین من انقد بی چاره شدم که دخترم وقتی خوابش میاد و به دنبالش مظلوم میشه و ساکت، دلم میخواد بشینم زار بزنم
خداروشکر که زنده بودم ببینم تو دخترم دخترم کنی😍

به دختر ایشون
 
خیلی احساس میکنم تحت فشارم
اینقدر که با کوچکترین چیزی بهم میریزم
ری اکشن نشون میدم
حتی الان بدنم میلرزع
اصلا راضی نیستم از این موقعیت
نمی‌دونم چیکار کنم
 
کیپ تا کیپ آپارتمان
نمیشه نفس کشید
نه خفاشی میبینی و نه صدای جغدی میشنوی
تیر توی این زندگی
mad2\{}|"dsi0_guntootsmiley2
 
عقب
بالا پایین